English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5881 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
arithmetic U تابع ریاضی اعمال شده روی داده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
agent U مجموعهای از دستورات یا اعمال که خودکار روی یک داده یا فایل مشخص اعمال می شوند
agents U مجموعهای از دستورات یا اعمال که خودکار روی یک داده یا فایل مشخص اعمال می شوند
argument U متغیری که یک عملگر یا تابع روی آن اعمال میشود
arguments U متغیری که یک عملگر یا تابع روی آن اعمال میشود
hash U عدد ایجاد شده پس از اعمال کلید در تابع hash
forwarded U روش تشخیص خطا و تصحیح که به داده دریافتی اعمال میشود که داده را صحیح میکند و نیاز به ارسال مجدد نیست
forward U روش تشخیص خطا و تصحیح که به داده دریافتی اعمال میشود که داده را صحیح میکند و نیاز به ارسال مجدد نیست
open U کد تابع که وقتی دستور فراخوان اعمال شد در حافظه کپی شده است
opened U کد تابع که وقتی دستور فراخوان اعمال شد در حافظه کپی شده است
opens U کد تابع که وقتی دستور فراخوان اعمال شد در حافظه کپی شده است
erasable U قطعه حافظه فقط خواندنی که توسط ولتاژ اعمال شده به سوزن نوشتن آن برنامه ریزی است و داده بهاین سوزن نوشتن اعمال میشود وتوسعه اشعه مافوق بنفش پاک میشود
stochastic model U نمایش ریاضی سیستم که حاوی اثرات اعمال تصادفی است
crunched U بیان فرفیت کامپیوتر برای پردازش اعداد و انجام اعمال ریاضی
crunches U بیان فرفیت کامپیوتر برای پردازش اعداد و انجام اعمال ریاضی
crunch U بیان فرفیت کامپیوتر برای پردازش اعداد و انجام اعمال ریاضی
function تابع [ریاضی]
arithmetical function U تابع حسابی [ریاضی]
transcendental function U تابع غیرجبری [ریاضی]
holomorphic function U تابع هولومورفیک [ریاضی]
zero of a function U صفر یک تابع [ریاضی]
smooth function U تابع همواری [ریاضی]
zero of a function U ریشه تابع [ریاضی]
root of a function U ریشه تابع [ریاضی]
real-valued function U تابع حقیقی [ریاضی]
frequency function U تابع تکرار [ریاضی]
continuous function U تابع پیوسته [ریاضی]
inverse U تابع معکوس [ریاضی]
number-theoretic function U تابع حسابی [ریاضی]
arithmetic function U تابع حسابی [ریاضی]
inverse function U تابع معکوس [ریاضی]
cosine function U تابع کسینوس [ریاضی]
domain of a function U دامنه یک تابع [ریاضی]
inverse U تابع وارون [ریاضی]
sine function U تابع سینوس [ریاضی]
inverse function U تابع وارون [ریاضی]
root of a function U صفر یک تابع [ریاضی]
encode U اعمال قوانین کد به برنامه یا داده
encodes U اعمال قوانین کد به برنامه یا داده
corporate model U نمایش یا شبیه سازی ریاضی اعمال حسابداری و خطوط راهنمای سیاست مالی یک شرکت
circular functions U تابع های مثلثاتی [ریاضی]
real analytic function U تابع تحلیلی [حقیقی] [ریاضی]
complex analytic function U تابع تحلیلی [مختلط] [ریاضی]
generalized function U تابع تعمیم یافته [ریاضی]
Distribution U تابع تعمیم یافته [ریاضی]
trigonometric function U تابع های مثلثاتی [ریاضی]
cumulative distribution function U تابع تکرار تجمعی [ریاضی]
extremum U حداکثر یا حداقل تابع ریاضی
absolute value function U تابع قدر مطلق [ریاضی]
Riemann zeta function U تابع زتای ریمان [ریاضی]
differentiable function U تابع مشتق پذیر [ریاضی]
aggregate U تابع محاسباتی پایگاه داده که روی فیلد انتخاب شده هر رکورد پایگاه داده اجرا می شود
aggregates U تابع محاسباتی پایگاه داده که روی فیلد انتخاب شده هر رکورد پایگاه داده اجرا می شود
real absolute value function U تابع حقیقی قدر مطلق [ریاضی]
complex absolute value function U تابع مختلط قدر مطلق [ریاضی]
generals U ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط قی مختلف ذخیره کند
general U ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط قی مختلف ذخیره کند
transformational rules U مجموعه قوانین اعمال شده به داده که باید به صورت کد در بیایند
condition U وضعیتی که پس از اعمال چندین خطا روی داده انجام میشود
gpr U ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط ق مختلف پردازش کند
nest U 1-درج تابع در یک برنامه یا تابع اصلی دیگر. 2-استفاده از تابع که بازگشتی خود را صدا میکند
nests U 1-درج تابع در یک برنامه یا تابع اصلی دیگر. 2-استفاده از تابع که بازگشتی خود را صدا میکند
knowledge U وسایل و قوانین خبره را درباره یک موضوع مشخص اعمال میکند روی داده کاربر برای کمک به حل مشکل
autos U تابع تشخیص صحت خودکار پس از ضبط داده
auto U تابع تشخیص صحت خودکار پس از ضبط داده
roll forward U تابع پایگاه داده ها که کاربر را ازیک آسیب نجات میدهد.
contructive larcency U مقصودسرقتی است که از مجموعه اعمال یک عده یا یک فرد ناشی شود در حالتی که این اعمال به تنهایی فاقد هر نوع وصف جنایی باشد
experts U نرم افزاری که دانش نصیحت و قوانین تصویب شده توسط خبره ها را در یک موضوع مشخص به داده کاربر اعمال میکند تا کمک به رفع یک مشکل
expert U نرم افزاری که دانش نصیحت و قوانین تصویب شده توسط خبره ها را در یک موضوع مشخص به داده کاربر اعمال میکند تا کمک به رفع یک مشکل
propagation delay U 1-زمان لازم برای فاهر شدن خروجی در دروازه منط قی پس از اعمال ورودی . 2-زمانی که بیت داده روی شبکه از مبدا به مقصد می رود
rule U نرم افزاری که قوانین و دانش خبره را در یک موضوع مشخص برای داده کاربر برای حل مشکل اعمال میکند
polynomial code U سیستم تشخیص خطا که از مجموعهای از قوانین ریاضی اعمال شده به پیام پیش از ارسال و سپس پس از دریافت یا تولید مجدد پیام اصلی تشکیل شده است
link U تابع نرم افزاری که امکان ارسال داده بین برنامههای ناسازگار میدهد
aggregates U دستوری در برنامه مدیریت پایگاه داده که باعث شروع یک تابع محاسباتی میشود
aggregate U دستوری در برنامه مدیریت پایگاه داده که باعث شروع یک تابع محاسباتی میشود
shifts U جابجایی ریاضی چپ داده در کلمه
shift U جابجایی ریاضی چپ داده در کلمه
shifted U جابجایی ریاضی چپ داده در کلمه
parameter U کلمه داده که حاوی اطلاعات بیان کننده حدود یا عملیات یک تابع یا برنامه است
parameters U کلمه داده که حاوی اطلاعات بیان کننده حدود یا عملیات یک تابع یا برنامه است
shifted U جابجایی ریاضی راست داده در کلمه
shifts U جابجایی ریاضی راست داده در کلمه
shift U جابجایی ریاضی راست داده در کلمه
linking U طرحی که به شما امکان درج داده از یک برنامه کاربردی به دیگری می دهید با کمک تابع OCE
brain washing U مغزشویی روشی که به وسیله ان و ازطریق اعمال تدابیر و اعمال مختلف افکار و اعتقادات فردرا زایل و اعتقادات دیگری راجایگزین ان می کنند
operation U درستور العمل ریاضی که بر روی داده انجام میشود
coroutine U بخشی از برنامه یا تابع که داده را عبور میدهد و سایر توابع همروند را کنترل میکند سپس متوقف میشود
parity U سیگنال وقفه از تابع بررسی خطا که بیان میکند داده دریافتی در برسی پریتی پذیرفته نشده و آسیب دیده است
modulo arithmetic U بررسی تشخیص خطا با استفاده از باقی مانده عمل ریاضی روی داده
curve fitting U روش ریاضی برای پیدا کردن یک فرمول که نمایشگرمجموعهای از نقاط داده میباشد
processor U کامپیوتری که میتواند روی چندین آرایه داده برای عملیات ریاضی خیلی سریع
equivalence U 1-تابع And 2-تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
libraries U تابع نرم افزاری که کاربری می توند وارد برنامه اش شود تا تابع ای بی درد سر را ایجاد کند
stub U تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubbed U تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubbing U تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
library U تابع نرم افزاری که کاربری می توند وارد برنامه اش شود تا تابع ای بی درد سر را ایجاد کند
stubs U تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
enquiry U تقاضا برای داده یا اطلاع از وسیله یا پایگاه داده . دستیابی به داده در حافظه کامپیوتر بدون تغییر داده
sentinels U 1-علامت گذار یا چاپگر بخش خاص داده .2-پرچمی که وضعیت ثبات را پس از عملیات ریاضی یا منط قی گزارش میدهد
sentinel U 1-علامت گذار یا چاپگر بخش خاص داده .2-پرچمی که وضعیت ثبات را پس از عملیات ریاضی یا منط قی گزارش میدهد
turing machine U مدل ریاضی یک وسیله که میتواند داده را بخواند و بنویسد بر یک نوار ذخیره سازی قابل کنترل با تغییر وضعیتهای داخلی آن
left shift U تغیر مکان به چپ ریاضی یک بیت از داده در کلمه . عدد دودویی با هر تغییر مکان دوبرابر میشود
flag U 1-روش نشان دادن انتهای فیلد یا یک چیز مخصوص در پایگاه داده ها. 2-روش گزارش دادن وضعیت ثبات پس از یک عمل ریاضی یا منط قی
flags U 1-روش نشان دادن انتهای فیلد یا یک چیز مخصوص در پایگاه داده ها. 2-روش گزارش دادن وضعیت ثبات پس از یک عمل ریاضی یا منط قی
parallelling U داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallelled U داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
paralleling U بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
paralleling U داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallelled U بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallel U داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallels U داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
paralleled U بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
paralleled U داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallels U بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallel U بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallelling U بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
source U حرکت داده بین دو شبکه که داده را با Taken بررسی میکند و داده را به ایستگاه صحیح می فرستد
searched U روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searches U روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searchingly U روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searching storage U روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
search U روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
tails U داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
tailed U داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
tail U داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
data processing U پبشرفت تدریجی داده ها فرایند داده ها روند داده ها
data preparation U امایش داده ها اماده سازی داده مهیاسازی داده ها
privacy U قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند
mathematical notation U نشانه گذاری ریاضی [ریاضی]
CDs U دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
CD U دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
sql U زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود
structuring U زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structures U زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structure U زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
exercising a right U اعمال حق
doings U اعمال
exercise U اعمال
undertakings U اعمال
exercised U اعمال
exercises U اعمال
application U اعمال
applications U اعمال
acts U اعمال
exercising U اعمال
exertion U اعمال
exertions U اعمال
queried U زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queries U زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
query U زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
querying U زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
re entry U فراخوانی تابع از خود تابع اجرای برنامه در خود برنامه
re-entry U فراخوانی تابع از خود تابع اجرای برنامه در خود برنامه
to have the pull of U اعمال نفوذکردن بر
applies U اعمال کردن
applicator U اعمال کننده
the galleys U اعمال شاقه
hard labor U اعمال شاقه
lobbying U اعمال نفوذ
exertion U اعمال زور
apply U اعمال کردن
showing partial views U اعمال نظر
applicatory U اعمال شدنی
preventative actions U اعمال بازدارنده
applier U اعمال کننده
hard labour U اعمال شاقه
galleys U اعمال شاقه
impressment U اعمال زور
exertions U اعمال زور
applicative U اعمال کردنی
applying U اعمال کردن
workable U قابل اعمال
labourhardl U اعمال شاقه
takeover U اعمال کنترل
takeovers U اعمال کنترل
exert U اعمال کردن
exerting U اعمال کردن
impose U اعمال نفوذکردن
willable U قابل اعمال
peonage U اعمال شاقه
exerts U اعمال کردن
imposes U اعمال نفوذکردن
strong arm U اعمال زورکردن
exercising force U اعمال زور
exerted U اعمال کردن
strong-arm U اعمال زورکردن
To use force(violence) U اعمال زور کردن
alteration U تغییر اعمال شده
undue influence U اعمال نفوذ ناروا
To bring pressure to bear . To exert pressure . U اعمال فشار کردن
governance U اعمال قوه اختیارداری
penal servitude U حبس با اعمال شاقه
copy protection U جلوگیری از اعمال کپی
embraceor U اعمال نفوذ کننده
use one's influence U اعمال نفوذ کردن
to use one's influence upon U اعمال نفوذ کردن بر
unfair trade practice U اعمال تجاری نادرست
showing partial views U اعمال نظر کردن
imprisonment with hard labour U حبس با اعمال شاقه
house keeping operation U اعمال خانه داری
Recent search history Forum search
2New Format
1strong
1set the record straight
1این نوشته(پرسش خود را ارسال کنید) درست روی بخشی که فرمان جست وجو می دهد می افتد و مانع پیدا کردن معنای کلمات می شود. چه باید کرد
1در حلقه ها و مدولها در درس جبر چه مفهومی دارد؟ Socle
2single gas
1Secure data aggregation in wireless sensor networks
0تابع تولید همگن چیست؟
0lay formation
0Dimentional zoomeron
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com